چكيده
چكيده. علم جبر، به عنوان شاخه اي بسيار مهم از رياضيات، در شكل آغازين خود، يعني طبقه بندي
و ح ل معادلات درجۀ اول و دوم، در حدود سال 820 ميلادي و با نگارش كتاب الجبر و المقابلة
محمد بن موسي خوارزمي، رياضي دان و اخترشناس پرآوازۀ ايراني پي ريخته شد. خوارزمي براي
نخستين بار موجودات جبري را تعريف كرد و اعمال رياضي روي اين موجودات را به عنوان عمليات
البته عدد انگاشته نشدن » جبري شناساند. او با توجه به ناشناخته بودن اعداد منفي در جهان باستان و
طبقه بندي و دستور يافتن و شرايط « ششنوع معادلۀ استاندارد » معادلات درجۀ اول و دوم را در « صفر
وجود ريشۀ اين معادلات را عرضه و براي درستي اين دستورها نيز اثبات هاي هندسي عرضه كرد و
نشان داد كه همۀ معادلات جبري درجۀ اول و دوم را مي توان با عمليات جبري به اين شش نوع تبديل
ي كرد و درنتيجه روش ك ّ لي ح ل همۀ معادلات درجۀ اول و دوم را عرضه كرد. برخي تاريخ نگاران اروپاي
در بنيان گذاري ،« جبر هندس ي/ يوناني » و ،« جبر هندي » رياضيات كوشيده اند با وضع اصطلاحاتي چون
علم جبر توسط خوارزمي ترديد افكنند. برخي نيز اريثمتيكاي ديوفانتوس را منبع الهام جبر خوارزمي
يا دست كم هر دو كتاب را ادامۀ سنتي با ريشه در رياضيات بابلي انگاشته اند. اما اين ديدگاه ها امروز
چندان پذيرفته نيست. در دورۀ اسلامي نيز همۀ دانشوران دربارۀ بنيان گذاري علم جبر توسط خوارزمي
هم داستان بوده اند و تنها رياضي داني به نام ابوبرزه، پدربزرگ خود عبدالحميد بن واسع را مقدم بر
خوارزمي دانسته است كه البته ابوكامل شجاع بن اسلم، رياضي دان نامدار مصري، اين ادعا را به شدت
رد كرده است و ديگر دانشوران دورۀ اسلامي نيز بر تقدم خوارزمي تأكيد كرده اند.