چكيده
چكيده. امروزه كاربرد نظريۀ بازي ها در بسياري از علوم رواج يافته است. با وجود اين ، ساليان درازي
است كه كاربرد نظريۀ بازي ها در بسياري از علوم اجتماعي همچون اقتصاد، جامعه شناسي، و سياست
با احتياط نگريسته مي شود، زيرا بسته به موقعيت فردي و اجتماعي بازيكنان مي توان نتايج متفاوتي
را از يك بازي انتظار داشت. در اين ميان، شناخت رفتاري هر بازيكن و استنتاج رياضي گونۀ آن
مستلزم اطلاعاتي است كه از جملۀ آن ها شناخت باورها و فرهنگ جامعه اي است كه بازيكنان به آن
تعلق دارند. در اين مقاله، با انتخاب سه حكايت از گلستان سعدي و بيان آن ها در قالب بازي دونفره
نشان خواهيم داد كه آموزه هاي سعدي در آن كتاب، كه برخاسته از باور و فرهنگ ماست، تا چه اندازه
با تصميم گيري منطقي مبتني بر نظريۀ بازي ها همخواني دارد.