351

20ص.

هدف پژوهش حاضر، شناسايي خطاهاي دان شآموزان در حل مسائل مربوط به سواد رياضي بر مبناي «مطالعات پيزا » بود. اين پژوهش با رويكرد كيفي و روش پژوهشي «مصاحبة مبتني بر تكليف » انجام شد. مشارك تكنندگان در اين پژوهش، 9 دان شآموز پاية دهم در ابتداي سال تحصيلي 98 - 1397 بودند كه داوطلبانه تمايل به همكاري داشتند. داد ههاي اين مطالعه از طريق مصاحبه با مشارك تكنندگان بر مبناي چهار تكليف انتخا بشده از آزمون سواد رياضيِ محس نپور و همكاران ) 1394 ( گردآوري شد. پس از انجام مصاحب هها و پياد هسازي آ نها، تجزي هوتحليل داد هها با كاهش نظا موارشان در چند مرحله بر اساس «معناداري » و «عدم معناداري » پاس خها انجام شد. يافت ههاي اين پژوهش، خطاهاي حل مسئلة شرك تكنندگان بودند، كه شامل اين موارد م يشدند: 1. ب يدقتي در خواندن صورت سؤال؛ 2. غلبة قال بهاي ذهني قبلي بر فرايند خواندن سؤال؛ 3. ناتواني در ارائة مدل رياضي بر اساس مدل زندگي واقعي؛ 4. ناتواني در شناخت ويژگ يهاي شك لهاي هندسي؛ 5. درك نكردن معناي رياضيِ واژ ههايي كه در زبان محاور هاي استفاده م يشوند؛ 6. اشتباه در درك مفهوم محيط و مساحت؛ 7. ب يتوجهي به مفهوم واحدهاي انداز هگيري و تبديل واحدها، 8. ناتواني در تفسير عددهاي رياضي در دنياي واقعي؛ 9. دشواري در كار كردن با عددهاي اعشاري. يافت ههاي مزبور پژوهشگران را به اين نتيج هگيري رساند كه ريشة اين 9 دسته خطاي مذكور، توجه كمتر به يادگيري مفهومي و تأكيد بيشتر بر يادگيري طوط يوار، ندادن فرصت حدس و آزمايش ب هعنوان يكي از راهبردهاي مفيد حل مسئله و استفاده صوري و غيرواقعي از مسائل كاربردي رياضي در برنامه و كلا سهاي درس رياضي است.

نوآوري هاي آموزشي

1398

18

72

117-136

زمستان