زمينه: آزارديدگي هيجاني، الگوي تكراري از بدرفتاري هيجاني مراقب با كودك است به شكلي كه به كودك القاء م يكند
كه فاقد ارزش، ناقص، دوس تنداشتني و ناخواسته است. آزارديدگي هيجاني م يتواند طبقات مختلفي داشته باشد، از قبيل
توهين، كاهش اعتماد به نفس، تهديد، خراب كردن دوست يهاي فرزند، ب يتوجهي/غفلت هيجاني، تحقير، ب يمحبتي/طرد،
اجبار و آشفتگي خانواده. آزارديدگي هيجاني پديد هاي بسيار شايع و كمتر شناخت ه شده است. بررس يها نشان م يدهد كه تا
75 درصد كودكان و نوجوانان م يتوانند در سطوحي با آزارديدگي هيجاني روب هرو شده باشند. مواجهه با سطوح متوسط و زياد
آزار هيجاني م يتواند پيامدهاي منفي داشته باشد. آزارديدگي هيجاني م يتواند بر رشد جسمي، هيجاني و شناختي كودكان اثر
بگذارد و باعث مش لاكت رفتاري، هيجاني و تحصيلي شود. همچنين، پيامدهاي آن به دوره بزر گسالي نيز كشيده م يشود.
نتيج هگيري: برخي از عوامل مرتبط با والدين، احتمال آزارگري هيجاني را افزايش م يدهد، مانند سن كم والدين، تجربه
آزارديدگي در دوره كودكي، نوع سبك د لبستگي، تجربه خشونت در خانواده فعلي، مش لاكت روا نشناختي و اعتياد. همچنين
سن و جنسيت كودك نيز در ميزان آزارديدگي هيجاني وي نقش دارد. م يتوان با ارتقا عام لهاي حفاظتي فردي، خانوادگي و
اجتماعي افراد آزارديده هيجاني، از تبعات منفي آزارديدگي هيجاني كاست.