523

10ص.

زمينه: امروزه كودكاني كه بهره هوشي 84 در كنار ساير دان شآموزان عادي تحصيل كنند، اما به علت كمي رشد ذهني قادر به فراگيري مطالب و حل مسائل همانند كودكان عادي و همسن و سال خود نيستند. روش: هدف از اين پژوهش بررسي رو شهاي مورد استفاده براي آموزش كودكان ديرآموز در مدارس ابتدايي خراسان شمالي و ارائه راهكارهاي كيفيت بخشي به آنها بود. جامعه آماري پژوهش را كليه دان شآموزان ديرآموز و معلمان استان خراسان شمالي تشكيل م يداد. نمونه آماري 384 نفري با استفاده از فرمول حجم نمونه مورگان از طريق نمون هگيري تصادفي ساده انتخاب شد. ابزارهاي تحقيق شامل پرونده سامت دان شآموز و پرسشنامه محقق ساخته براي بررسي وضعيت آموزشي بود. تعداد 300 پرسشنامه بعد از تكميل جمع آوري گرديد. براي تجزيه و تحليل داد هها از رو شهاي آمار توصيفي )ميانگين و استفاده شد. spss انحراف استاندارد( استفاده از نرم افزار 19 درصد از معلمان به غير از فعالي تهاي معمول كلاسي، آموز شهايي را / يافت هها: نتايج تحقيق نشان داد كه 67 11 درصد اظهار داشتند كه از روش متفاوتي براي آموزش / براي دان شآموزان ديرآموز ارائه نمود هاند و از بين آنان، 33 دان شآموزان ديرآموز استفاده نموده اند. معلمان از شيو ههاي مختلفي براي آموزش دان شآموزان ديرآموز استفاده كرد هاند كه بيشترين آنها عبارت از: ارائه آموزش اضافي در ساعات تفريح و ورزش، كمك گرفتن از خانواده براي كار بر روي تكاليف در منزل و تدريس مباحث مربوط به پايه اول، بوده است. نتايج نشان داد كه عملكرد تحصيلي دان شآموزان ديرآموز در وضعيت مرزي قرار داشت. نتيج هگيري: براي افزايش كيفيت آموزش دان شآموزان ديرآموز همه افراد دخيل، يعني نظام آموزشي، مدير، معلم، هم كلاس يها، خانواده دان شآموز و خود دان شآموز، بايد در فرايند آموزش درگير شوند.

تعليم و تربيت استثنايي

1398

19

3

158

23-32

مرداد و شهريور